این سه فعل در نگاه اول هم معنی اند که البته اصلا اینطور نیست و در مورد کاربردشان باید دقت کرد.
نگاه کردن [Look] .To look at something for a reason, with an intention نظر افکندن به چیزی به دلیل خاص به منظور و مقصود خاصی.
.Look at that strange man
به آن مرد غریبه نگاه کن.
.Look at the pictures I took on holiday
به آن عکس که من در تعطیلات گرفتهام نگاه کن.
دیدن [See] .To see something that comes into our sight that we weren't looking for دیدن اتفاقی و گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم.
.Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared
آن پرنده را دیدی؟ نگاه نمیکردم (انتظارش را نداشتم) یک دفعه ظاهر شد.
.I saw you driving to work today
امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (اتفاقی) دیدم.
تماشا کردن [Watch] .To look at something carefully, usually at something which is moving با دقت نگاه کردن و نظاره کردن به چیزی که معمولا در حال حرکت است.
.The TV doesn’t move, but you watch the moving images carefully
تلویزیون حرکت نمیکند اما تو تصاویر متحرک را با دقت تماشا میکنی.
!Watch here, what you did! You almost stepped on my foot
اینجا را تماشا کن چهکار کردی! از روی پای من رد شدی!